سلام مادرم ای عزیزترینم و مهربانترینم
دلم بد جوری گرفته دیگر خسته خسته شدم تا کی این خاندان باید رنج بکشند ؟ تا کی بنشینیم و در سوگتان اشک بریزیم ؟ تا کی این نفرت را فرو خوریم ؟تا کی دست روی دست بگذاریم ؟دلمان گرفت از این هوای ابری از این همه دود و غبار ..
چرا برای پسرتان دعا نمیکنید؟چرا برای نجات زمین مستضعفین دعا نمی کنید؟ چرا برای اینکه هر چه زودتر بندگان صالح زمین را به ارث برند دعا نمیکنید؟
اخ مادرم عذر میخواهم باز هم خود را فراموش کردم و گناهانم را و تنهایی پسرتان را ...
کاش مژده ای که به یارانشان داده اند زودتر عملی شود ولی نمیدانم چرا موعدش فرا نمیرسد ؟
مدیر وبلاگ حلقه راسخون آقای مهندس شمس الدینی، در آخرین پست وبلاگشون اقدام به انتشار عکس هایی از پشت صحنه های فعالیت های مختلف حلقه صالحین راسخون کردند که در ادامه برخی از این عکس ها رو می بینید:
در آن هنگامه که از روحش در گلی بی جان دمید دانست که انسان را در صحنه ی رنج افریده گرچه از ازل این را میدانست و این موجود همیشه در رنج به راه افتاد .
روزی گمان کرد که فقر است رنج ابدی
دگر روز بیماری را برتر دانست
و روزهای فراوانی را پشت سر گذاشت و رنج های فراوانی را
و آن هنگام که فقر و بیماری و مرگ تمام غیرش را از او کند و ان هنگام که خالی شد از تمام پوچی ها , به ناگاه دردی در قلبش یافت فرای دردهای پیشین و ان درد عشق بود ,عشق به او, تمام قطرات روحش به یکسو میشتافتند و آن هنگام که ذوب شدن روحش را در کوره عشق دید زیر لب زمزمه کرد : یا حبیب من لا حبیب له ..
و این انسان که روزی گگمان میکرد میتواند از صحنه رنج بگریزد
و این انسان که رووزها و شب ها در جست جوی ارامش بود
و این انسان که با پوچی ها خو گرفته بود و وجودش مملو از خلأ بود
و این انسان که سعی داشت تمام ذراتش را در اینه ی "هیچ"متبلور کند
و این انسان...
چشمانش را بست و گذاشت رو حش قطره قطره به دریای معشوق بپیوندد
و این بود همان رنج پر آرامش ...
روز22 بهمن1390 روز تجدید عهد ملت با آرمانهای بلند جمهوری اسلامی بود، که بحمدالله با حضور پرشور مردم در نقاط مختلف، همچون سالهای قبل برگزار شد در شهر مقدس قم هم مردم پرشور تر از قبل به میدان آمده بودند و همه یک صدا شعار 32 سال قبل را پر صلابت تر ازقبل فریاد می زدند.
ودر این میان بچه های حلقه راسخون همرا با بچه های دیگر حلقه ها دراین راهپیمایی پرشور شرکت داشتندکه این هم یه گزارش تصویری از اونها!
چشمت را خوب باز کن گوشت را خوب تیز کن . مگر مرا نمی بینی؟ مگر صدایم را نمی شنوی؟ هنوز دارم فوتبال بازی میکنم شادی میکنم و میخندم . تو فکر میکنی که بابایم را گرفتی؟ نه هرگز
بابای من بهترین بابای دنیاست
در دهه اول ،اقا عنایت کرد و سعادت حضور در مجلس هیئت رزمندگان اسلام رو پیدا کردیم که خیلی هم با صفا بود البته خیلی شلوغ می شد و برای اینکه بتونی یه جای همچین مناسب گیر بیاری باید خیلی زود میرفتی
برای همین هم بچه های گروه راسخون هم خیلی زود میرفتن و برای بقیه که یکم دیرتر می رفتند مثل بنده! (دیرتر یعنی موقع شروع مراسم) با کاپشن و کلاه و پیرهنو خلاصه هرچی که فکرتون برسه استفاده می کردن تا جا بگیرن!!!
برای خواندن مطللب کامل و جالب کلیک کنید
من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می‌خورم و از خدا میخواهم تا با بسیحیانم محشور گرداند.
در پاره ای از روایات ، از عاشورا به روز ظهور حضرت مهدی (ع) تعبیر شده است. امام باقر (ع) می فرمایند: حضرت قائم (ع) روز شنبه که روز عاشورا است قیام می کند؛ روزی که امام حسین(ع) شهید شد.(2)و نیز می فرمایند: آیا می دانید که این روز –عاشورا-- همان روزی است که خداوند توبه آدم و حوا را پذیرفت؛ روزی است که خداوند دریا را برای بنی اسرائیل شکافت و فرعون و پیروانش را غرق کرد و موسی (ع) بر فرعون پیروز شد. روزی است که ابراهیم (ع) متولد شد. روزی است که خداوند توبه قوم یونس (ع) را پذیرفت؛ روز تولد حضرت عیسی(ع) و روزی است که حضرت قائم (ع) در آن روز قیام می کند.(3)
مطلب کامل را در وبلاگ حلقه صالحین راسخون بخوانید
یکی از برجستگی های این متن این است که با مستندات قوی و مدرک احادیث را استفاده نموده است که حتما ارزش خواندن دارد.
